هیسطنی؟



  ۲۶ خرداد تا ۱۴ تیر
  ۱۹:۳۰
  ۱ ساعت
 بها: ۳۰,۰۰۰ تومان


: ولفگانگ وایراوخ
: علی امینی نجفی
: احمد بیگی
: امیر محمد تمیمی، حسین جفت پسند، امیر حسین جوان بخت، علی چشمه، افسانه زنگنه، علی شاه قلعه، امیر حسین شهبازی، محمد صبحانی، امین قاسمی، پارسا قیصر، معین مروجی
: گروه هنری رادیکال


: رضا امامی 
: علی شمس 
: سهیل رفیعی
: سهیل اوتادی
: علی ترابی 
: افسانه زنگنه 
: عاطفه رضایی
: احمد بیگی
: امیر حسین جوان بخت 
: روزبه برقعی 
: عاطفه رضایی
: سید علی
: صفا اسدیان 
: سروش کلهر، گروه هنری رادیکال

یادداشت کارگردان:
سکوت نکن. حداقل با خود حرف بزن. با حرف زدن می‌تونی آروم زندگی کنی. آروم می‌خوابی. حرف بزن. با حرف زدن می‌تونی یه نفر رو بغل کنی، می‌تونی اونو ببوسی یا حتی می‌تونی قلبشو بشکنی. حرف بزن. گاهی فقط حرف زدن می‌تونه بهت دو تا چشم بینا بده، تا بتونی دوستاتو پیدا کنی. حرف زدن بهت جرئت میده. حرف بزن.

من می‌خوام با پدرم زندگی کنم نه با یه سایه. سایه‌ها رو نمی‌شه بغل کرد، نمی‌شه بوسید، نمی‌شه دوست داشت. سایه‌ها رو کسی دوست نداره.




با هر نگاهت پشیمانم نکن.

از کنار من برو

من آن کسی که تو میخواهی نیستم

آن کسی که تو نیاز داری نیستم

تو در جستجوی کسی هستی،که همواره قدرتمند باشد 

کسی که قول بدهد هرگز ترکت نکند 

کسی که قلبش برای  تو بتپد

کسی که برایت بمیرد

و زندگی‌اش را قربانی‌ات کند

من ان کسی که تو میخواهی نیستم .

از کنار من برو و با هر نگاهت پشیمانم نکن.

#احمد_بیگی 

احمد بیگی 

هیسطنی 



  شنبه ۰۴ اسفند
  ۱۸:۰۰
  ۱ ساعت
 بها: 20.000 تومان


: رضا گشتاسب
: احمد بیگی
:(نقش خوانان) صادق اسدی، الناز تهامی، عاطفه مومنین، شهریار محمد پور، مهدی یوسفیان


: علی شمس
: احمد بیگی
: عاطفه رضایی
: عاطفه رضایی
: کیا جلیلی
: امین کیانی نیا
: گروه هنری رادیکال

+کی میای پیشم؟!
-وقتی پاییز به برگاش بگه که داره می ره.


نمایشنامه خوانی

نمایشنامه خوانی

  پاییز_نگفته_بود 

نویسنده: رضا گشتاسب

کارگردان: احمد بیگی

نقش خوانان:

صادق اسدی

الناز تهامی

عاطفه مومنین

شهریار محمدپور

مهدی یوسفیان 

چهارم اسفند ماه 1397 خانۀ نمایش/اداره تئاتر 

ساعت 18 

کاری از گروه هنری #رادیکال

خرید بلیط از سایت تیوال 

www.tiwall.com



بعضی از ادم ها با این که میدانی ؛

بودنشان هیچ پایه و اساسی ندارد.

زندگی ات را با او میسازی

اعتماد میکنی

دروغ ها را باور میکنی

دل میبندی به بودنش

و عاشقش میشوی.

با اینکه میدانی

بودن او هیچ پایه و اساسی ندارد

#احمد_بیگی 

احمدبیگی احمد بیگی

#هیسطنی 

@histoni



حرفی نمیزنم؛

سرم را به دیوار میکوبم

رد ناخن هایم غذاب میدهد پوست دستانم‌را

گلویم از تشنگی چنگ میزند

زبانم از فرط سخن لال مانده.

پاهایم از متراژ  خیابان ها سست شده.

دستانم گرمایی ندارد

اما چشمانم.

چشمانم؛

به خندیدنت. 

به آغوشت.

به باد میان گیسوانت.

بعد از رفتنت؛

عادت ندارد.

چشمانم،به نبودنت عادت 

ندارد.

#احمد_بیگی

#احمدبیگی

#هیسطنی



یار

چگونه عشق را معنا کنم

چگونه به خود اجازهٔ عاشقی دهم

چشمانم از سورت فراق،خون میگرید

نمیشود رو به نگاهش گریه کنم 

اشک،پیرهنم را خیس میکند 

بغض،گلویم را قورت میدهد

ترس،غرورم را میکشد

و میمانم؛ 

در انتهایی ترین انتهای 

تنهایی.

#احمد_بیگی

#احمدبیگی



به گزارش روابط عمومی #نمایش خدای مهربان منهتن این نمایش به نویسندگی #اینگه_بورگ_باخمان و ترجمه­ی #علی_امینی_نجفی و کارگردانی #احمد_بیگی ؛ نمایشنامه خوانی این نمایشنامه بزودی در عمارت نمایشی #نوفل_لوشاتو (سالن یک)به اجرای عموم خواهد رفت.

پوستر  این نمایشنامه خوانی به زودی با طراحی #مسعود_کاظمی_پور منتشر خواهد شد.

 بازیگران این نمایش عبارتند از: #پیمان_محسنی ، #شیوا_حجاریان ، # افسانه_بخشی_فرد ، #بهنام_سرلک ، #معین مروجی ، #امیرمحمد_تمیمی ، #امیر_صفرلو

سایر عوامل این نمایش و نمایش نامه خوانی این این اثر به زودی معرفی خواهند شد.




نمایشنامه‌خوانی خدای مهربان منهتن

  عمارت نوفل‌لوشاتو - سالن ۱

  شنبه ۰۵ بهمن 1398 

  ۲۰:۰۰

  ۱ ساعت

 بها: ۲۵,۰۰۰ تومان

 

: اینگه بورگ باخمان

: علی امینی نجفی

: احمد بیگی

: (به ترتیب ورود) پیمان محسنی، شیوا حجاریان، افسانه بخشی فرد، بهنام سرلک، معین مروجی، ‌امیر محمد تمیمی، ‌امیر صفر لو


: احمد بیگی
: امیر حسین جوان بخت، امیر صفر لو
: مسعود کاظمی پور
: فوژان پارسا
: گروه هنری رادیکال
: مبین مقدم

یادداشت کارگردان:
از همان ابتدا با حقارتی چنان عظیم رو به رو می‌شویم که هیچ عصیان کفر آمیزی از پس آن بر نمی آید. به چه کارمان میآید عشق؟؟؟ این شعله­‌ی سوزانی که چون به آن نزدیک می‌شویم، فرو می‌ریزد. سرد می‌شود. ما را به انزوا و تنهایی می‌کشد. چه کسی بود فریاد می زد (خدا مرده است)؟ او یا در اعماق آذرخش‌ها فرو رفته و یا هرگز وجود نداشته است. در این فرصت کوتاه، دست کم مجال فریادی هست؟ قلب هامان را به خاطر هیچ از هم می‌دریم. فریادی سر می‌دهیم تا خلا آن را پر کنیم که سرانجام به خاطرش می‌میرم.

کسانی که در این دنیا عشق بورزند، باید جان بسپارند تا معلوم بشه روزی وجود داشتند. باید اونا کشته بشن تا مطمئن بشیم روزی زنده بودن.

 


: اینگه بورگ باخمان

: علی امینی نجفی

: احمد بیگی

: (به ترتیب ورود) پیمان محسنی، شیوا حجاریان، افسانه بخشی فرد، بهنام سرلک، معین مروجی، ‌امیر محمد تمیمی، ‌امیر صفر لو

 

 


یادداشت کارگردان:(احمد بیگی)
از همان ابتدا با حقارتی چنان عظیم رو به رو می‌شویم که هیچ عصیان کفر آمیزی از پس آن بر نمی آید. به چه کارمان میآید عشق؟؟؟ این شعله­‌ی سوزانی که چون به آن نزدیک می‌شویم، فرو می‌ریزد. سرد می‌شود. ما را به انزوا و تنهایی می‌کشد. چه کسی بود فریاد می زد (خدا مرده است)؟ او یا در اعماق آذرخش‌ها فرو رفته و یا هرگز وجود نداشته است. در این فرصت کوتاه، دست کم مجال فریادی هست؟ قلب هامان را به خاطر هیچ از هم می‌دریم. فریادی سر می‌دهیم تا خلا آن را پر کنیم که سرانجام به خاطرش می‌میرم.
ابان 1398 
خدای مهربان منهتن 
اینگه بورگ باخمان 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

شرکت المیرا - تولید کننده انواع حصیرهای پلاستیکی سبک زندگی سالم حکیم باشی Adam BitXurd نمایندگی فروش محصولات چوبی و دکوراتیو nb کلبه ی شعر خرید و فروش و رهن و اجاره